چرا در برخی روابط احساس میکنیم که درک نمیشویم؟
احساس درک نشدن در روابط، تجربهای بسیار رایج و در عین حال آزاردهنده است. این احساس میتواند در روابط عاطفی، خانوادگی، دوستانه و حتی کاری بروز کند و تاثیرات منفی قابل توجهی بر سلامت روان و کیفیت زندگی ما داشته باشد. اما چه عواملی باعث میشوند که در برخی روابط احساس کنیم حرفهایمان شنیده نمیشود، احساساتمان نادیده گرفته میشود و نیازهایمان برآورده نمیشود؟ در این مقاله به بررسی 19 نکته میپردازیم که میتوانند ریشه این مشکل را روشن کنند.
دلایل متعددی وجود دارد که چرا ممکن است در یک رابطه احساس درک نشدن کنید. این دلایل میتوانند مربوط به الگوهای ارتباطی، تفاوت های فردی، انتظارات غیر واقعی و یا حتی مسائل عمیق تر روانی باشند. درک این دلایل، گام اول برای بهبود روابط و دستیابی به احساس همدلی و نزدیکی بیشتر است.


نادیده گرفتن نیازها:
نیازهای شما در رابطه نادیده گرفته میشود و به آنها اهمیت داده نمیشود.عدم اعتباربخشی احساسات:
احساسات شما بیاهمیت جلوه داده میشود یا انکار میشود.تمرکز بر حل مسئله به جای درک احساسات:
طرف مقابل به جای اینکه سعی کند احساسات شما را درک کند، فقط به دنبال حل مسئله است.مقایسه با دیگران:
طرف مقابل شما را با دیگران مقایسه میکند و باعث میشود احساس ناکافی بودن کنید.انتقاد مداوم:
انتقادهای مداوم و سازنده نبودن باعث میشود احساس کنید که هیچ کاری را درست انجام نمیدهید.عدم پذیرش تفاوتها:
طرف مقابل نمیتواند تفاوتهای شما را بپذیرد و سعی میکند شما را تغییر دهد.وجود الگوهای ارتباطی مخرب:
الگوهایی مانند پرخاشگری منفعل، سکوت و یا تهدید، مانع از برقراری ارتباط سالم میشوند.انتظارات غیر واقعی:
انتظارات غیر واقعی از طرف مقابل میتواند منجر به ناامیدی و احساس درک نشدن شود.مشکلات روانی:
مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و یا اختلالات شخصیتی میتوانند بر توانایی برقراری ارتباط سالم تاثیر بگذارند.تجربههای گذشته:
تجربههای گذشته و الگوهای آموخته شده در کودکی میتوانند بر نحوه برقراری ارتباط در بزرگسالی تاثیر بگذارند.عدم تمایل به تغییر:
طرف مقابل تمایلی به تغییر الگوهای رفتاری خود ندارد.مسائل مربوط به قدرت و کنترل:
تلاش برای کنترل کردن طرف مقابل و تحمیل نظرات خود میتواند باعث ایجاد احساس درک نشدن شود.فقدان اعتماد:
عدم اعتماد به طرف مقابل میتواند مانع از به اشتراک گذاشتن احساسات و نیازها شود.فقدان صمیمیت عاطفی:
فقدان صمیمیت عاطفی و نزدیکی، باعث میشود که احساس تنهایی و درک نشدن کنید.مهم است به یاد داشته باشیم که احساس درک نشدن لزوماً به معنای وجود مشکل در طرف مقابل نیست. گاهی اوقات مشکل در خود ماست و ما باید یاد بگیریم که چگونه بهتر ارتباط برقرار کنیم و نیازهای خود را به طور واضح بیان کنیم.
اگر در رابطهای احساس میکنید که درک نمیشوید، اولین قدم این است که با طرف مقابل خود با صداقت صحبت کنید و احساسات خود را بیان کنید. باید با آرامش و احترام با او صحبت کنید و از سرزنش کردن او خودداری کنید. اگر این کار به تنهایی نتیجه نداد، ممکن است لازم باشد از یک متخصص کمک بگیرید.
چرا در برخی روابط احساس میکنیم درک نمیشویم؟
1. تفاوت در سبکهای ارتباطی
هر فرد سبک ارتباطی منحصر به فردی دارد.برخی مستقیم و واضح صحبت میکنند، در حالی که برخی دیگر غیرمستقیم و با اشاره منظور خود را بیان میکنند.این تفاوتها میتواند منجر به سوءتفاهم و احساس عدم درک شود.وقتی سبک ارتباطی شما با طرف مقابلتان متفاوت باشد، ممکن است نتوانید به درستی منظور او را متوجه شوید یا او نتواند پیامهای شما را به درستی دریافت کند.مثلا اگر شما فردی هستید که صریحاً احساسات خود را بیان میکنید و طرف مقابلتان از بیان مستقیم احساسات خود اجتناب میکند، ممکن است احساس کنید که او شما را درک نمیکند یا از شما فاصله میگیرد.
شناخت سبکهای ارتباطی مختلف و تلاش برای تطبیق خود با سبک طرف مقابل میتواند به بهبود ارتباط و کاهش احساس عدم درک کمک کند.
درک این تفاوتها اولین قدم برای ایجاد یک ارتباط سالم و موثر است.با تمرین و آگاهی بیشتر، میتوانید شکافهای ارتباطی را پر کنید و به درک متقابل بیشتری دست یابید.
2. عدم همدلی و گوش دادن فعال
همدلی، توانایی درک و احساس کردن احساسات دیگران است.گوش دادن فعال به این معنی است که به طور کامل به صحبتهای طرف مقابل توجه کنیم، سوال بپرسیم و تلاش کنیم دیدگاه او را درک کنیم.وقتی در یک رابطه همدلی و گوش دادن فعال وجود نداشته باشد، افراد احساس میکنند که شنیده نمیشوند و نظرات و احساساتشان نادیده گرفته میشود.مثلا اگر شما در حال صحبت کردن در مورد یک مشکل هستید و طرف مقابلتان فقط منتظر است تا نوبت صحبت کردنش برسد و نظرات خود را بیان کند، احساس میکنید که او به شما گوش نمیدهد و شما را درک نمیکند.
تمرین همدلی و گوش دادن فعال نیازمند تلاش و تمرکز است، اما نتایج آن بسیار ارزشمند است.
سعی کنید خود را جای طرف مقابل بگذارید و از دیدگاه او به مسائل نگاه کنید.سوالات باز بپرسید و به دقت به پاسخها گوش دهید.با نشان دادن همدلی و گوش دادن فعال، میتوانید به طرف مقابل نشان دهید که او را درک میکنید و به او اهمیت میدهید.
3. انتظارات غیرواقعی
انتظارات غیرواقعی از روابط میتوانند منجر به ناامیدی و احساس عدم درک شوند. هیچ فردی کامل نیست و نمیتواند تمام نیازهای شما را برآورده کند. وقتی انتظارات شما از یک رابطه با واقعیت مطابقت نداشته باشد، ممکن است احساس کنید که طرف مقابلتان شما را درک نمیکند یا به اندازه کافی به شما اهمیت نمیدهد. مثلا اگر انتظار داشته باشید که همسرتان همیشه از افکار و احساسات شما آگاه باشد و بدون اینکه شما چیزی بگویید، نیازهای شما را برآورده کند، احتمالاً ناامید خواهید شد. انتظارات خود را بازبینی کنید و سعی کنید انتظارات واقع بینانهتری از روابط خود داشته باشید. با تعدیل انتظارات خود، میتوانید از ناامیدی جلوگیری کنید و روابط سالمتری داشته باشید. صحبت کردن با یک متخصص میتواند به شما در شناسایی و تعدیل انتظارات غیر واقع بینانه کمک کند.
4. ترس از آسیب پذیری
آسیب پذیری، توانایی نشان دادن احساسات واقعی و آسیب پذیر بودن در برابر دیگران است. ترس از آسیب پذیری میتواند افراد را از به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات واقعی خود باز دارد، که این امر میتواند منجر به احساس عدم درک شود. وقتی از آسیب پذیری میترسید، ممکن است احساس کنید که باید از خود محافظت کنید و از به اشتراک گذاشتن احساسات واقعی خود خودداری کنید. این امر میتواند منجر به ایجاد یک دیوار بین شما و طرف مقابلتان شود و او نتواند شما را به طور کامل درک کند. غلبه بر ترس از آسیب پذیری نیازمند زمان و تلاش است. سعی کنید به تدریج و در فضایی امن، احساسات واقعی خود را با طرف مقابلتان به اشتراک بگذارید. با نشان دادن آسیب پذیری، میتوانید به طرف مقابلتان اجازه دهید تا شما را به طور کامل بشناسد و به شما نزدیکتر شود.
5. سوءتفاهمهای مکرر
سوءتفاهمها بخشی طبیعی از هر رابطهای هستند، اما سوءتفاهمهای مکرر میتواند منجر به احساس عدم درک شود. اگر به طور مداوم با طرف مقابلتان دچار سوءتفاهم میشوید، ممکن است لازم باشد سبکهای ارتباطی خود را بررسی کنید و راهکارهای جدیدی برای حل اختلافات پیدا کنید. سوءتفاهمها معمولاً ناشی از عدم وضوح در ارتباط، پیشفرضهای نادرست و تفسیرهای متفاوت از یک موقعیت هستند. برای جلوگیری از سوءتفاهم، سعی کنید در هنگام صحبت کردن واضح و مشخص باشید و از بهرهگیری از زبان مبهم و غیردقیق خودداری کنید. در صورت بروز سوءتفاهم، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید و با همدلی و احترام به دیدگاه طرف مقابلتان گوش دهید. با تلاش برای درک دیدگاه طرف مقابلتان، میتوانید به ریشه سوءتفاهم پی ببرید و راه حلی برای آن پیدا کنید.
6. مشکلات حل نشده
مسائل حل نشده در یک رابطه میتوانند به مرور زمان انباشته شوند و منجر به احساس عدم درک و نارضایتی شوند.اگر مشکلات اساسی در رابطه شما وجود دارد که به طور مداوم نادیده گرفته میشوند، ممکن است احساس کنید که طرف مقابلتان به شما گوش نمیدهد و به نیازهای شما اهمیت نمیدهد.نادیده گرفتن مشکلات حل نشده مانند انباشت زباله در یک خانه است.هرچه بیشتر آنها را نادیده بگیرید، بوی بدتری ایجاد میکنند و زندگی را سختتر میکنند.برای حل مشکلات حل نشده، باید به طور با صداقت و باز با طرف مقابلتان صحبت کنید.
به جای سرزنش کردن یکدیگر، سعی کنید به طور مشترک به دنبال راه حل باشید.
اگر به تنهایی قادر به حل مشکلات نیستید، از یک مشاور متخصص کمک بگیرید.حل مشکلات حل نشده میتواند به بهبود ارتباط و افزایش صمیمیت در رابطه شما کمک کند.
7. ارزشهای متفاوت
اگر ارزشهای شما با طرف مقابلتان به طور قابل توجهی متفاوت باشد، ممکن است احساس کنید که او شما را درک نمیکند یا به چیزهایی که برای شما مهم است، اهمیت نمیدهد.ارزشها، باورهای اساسی هستند که رفتار و تصمیمات ما را هدایت میکنند.تفاوت در ارزشها میتواند منجر به اختلاف نظر در مورد مسائل مهم زندگی شود و احساس عدم درک را تشدید کند.مثلا اگر شما به صداقت و شفافیت در رابطه اهمیت زیادی میدهید و طرف مقابلتان تمایل به پنهان کردن اطلاعات دارد، ممکن است احساس کنید که او به شما احترام نمیگذارد و شما را درک نمیکند.
سعی کنید در مورد ارزشهای خود با طرف مقابلتان صحبت کنید و ببینید که در چه زمینههایی با هم همپوشانی دارید و در چه زمینههایی با هم اختلاف نظر دارید.
با شناخت ارزشهای یکدیگر، میتوانید به درک متقابل بیشتری دست یابید و رابطه خود را تقویت کنید.
8. تجربیات زندگی متفاوت
تجربیات زندگی، شخصیت و دیدگاههای ما را شکل میدهند. اگر تجربیات زندگی شما با طرف مقابلتان بسیار متفاوت باشد، ممکن است درک یکدیگر برایتان دشوار باشد. تجربیات زندگی شامل دوران کودکی، تحصیلات، شغل، روابط گذشته و سایر رویدادهای مهم زندگی است. مثلا اگر شما در خانوادهای حمایتگر و صمیمی بزرگ شدهاید و طرف مقابلتان در خانوادهای سرد و بیعاطفه، ممکن است درک نیازهای عاطفی یکدیگر برایتان دشوار باشد. به اشتراک گذاشتن تجربیات زندگی خود با طرف مقابلتان میتواند به او کمک کند تا شما را بهتر درک کند و با شما همدلی بیشتری داشته باشد. با گوش دادن به داستانهای زندگی طرف مقابلتان، میتوانید دیدگاه او را در مورد مسائل مختلف درک کنید و به او نزدیکتر شوید.
9. عدم احترام به مرزها
مرزها، محدودیتهایی هستند که ما برای محافظت از خود و حفظ سلامت روانی و عاطفی خود تعیین میکنیم.عدم احترام به مرزهای شخصی میتواند منجر به احساس عدم درک و سوء استفاده شود.هر فردی حق دارد مرزهای خود را تعیین کند و از دیگران بخواهد که به این مرزها احترام بگذارند.مثلا اگر شما نیاز دارید که زمانی را برای خودتان داشته باشید و طرف مقابلتان به طور مداوم این نیاز شما را نادیده میگیرد، ممکن است احساس کنید که او به شما احترام نمیگذارد و شما را درک نمیکند.تعیین مرزها نیازمند قاطعیت و اعتماد به نفس است.
به طور واضح و مستقیم مرزهای خود را به طرف مقابلتان اعلام کنید و از او بخواهید که به این مرزها احترام بگذارد.
در صورت نقض مرزهایتان، به طور قاطعانه واکنش نشان دهید و از حقوق خود دفاع کنید.با تعیین و حفظ مرزهای سالم، میتوانید از خود محافظت کنید و روابط سالمتری داشته باشید.
10. عدم ابراز قدردانی
ابراز قدردانی، قدردانی از تلاشها و محبتهای دیگران است. عدم ابراز قدردانی میتواند منجر به احساس بیارزشی و عدم درک شود. وقتی افراد احساس کنند که تلاشهایشان دیده نمیشود و قدردانی نمیشود، ممکن است انگیزه خود را برای ادامه دادن از دست بدهند. ابراز قدردانی میتواند به سادگی گفتن “متشکرم” یا “از این که این کار را برای من انجام دادی، سپاسگزارم” باشد. میتوانید با انجام یک کار کوچک برای طرف مقابلتان یا نوشتن یک یادداشت محبتآمیز، قدردانی خود را نشان دهید. ابراز قدردانی نه تنها باعث خوشحالی طرف مقابلتان میشود، بلکه به تقویت رابطه شما نیز کمک میکند.
11. کمبود صمیمیت عاطفی
صمیمیت عاطفی، احساس نزدیکی و پیوند عمیق با یک فرد دیگر است. کمبود صمیمیت عاطفی میتواند منجر به احساس تنهایی و عدم درک شود. صمیمیت عاطفی شامل به اشتراک گذاشتن احساسات، افکار و تجربیات شخصی با طرف مقابل است. برای ایجاد صمیمیت عاطفی، باید آسیب پذیر باشید و به طرف مقابلتان اعتماد کنید. به طور با صداقت و باز با او در مورد احساسات و افکارتان صحبت کنید. به سوالات او با صداقت پاسخ دهید و به او نشان دهید که به او اعتماد دارید. با گذراندن وقت با کیفیت با یکدیگر و انجام فعالیتهایی که از آن لذت میبرید، میتوانید صمیمیت عاطفی خود را تقویت کنید. صمیمیت عاطفی پایه و اساس یک رابطه سالم و پایدار است.
12. انتقاد مداوم
انتقاد مداوم میتواند باعث ایجاد احساس بیارزشی، ناتوانی و عدم درک شود. وقتی افراد به طور مداوم مورد انتقاد قرار میگیرند، ممکن است احساس کنند که هرگز نمیتوانند رضایت طرف مقابلشان را جلب کنند. انتقاد سازنده میتواند مفید باشد، اما انتقاد مخرب و مداوم میتواند به رابطه آسیب برساند. به جای انتقاد کردن از طرف مقابلتان، سعی کنید رفتارهای مثبت او را تشویق کنید.
اگر نیاز به ارائه انتقاد دارید، آن را به طور ملایم و سازنده بیان کنید. به جای تمرکز بر اشتباهات، بر راهحلها تمرکز کنید.
13. عدم پذیرش یکدیگر
پذیرش یکدیگر به این معنی است که طرف مقابلتان را همانطور که هست بپذیرید، با تمام نقاط قوت و ضعفش. عدم پذیرش میتواند منجر به احساس عدم درک و تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل شود. هیچکس نمیخواهد تغییر داده شود. وقتی افراد احساس کنند که مورد پذیرش قرار نمیگیرند، ممکن است احساس کنند که مجبورند هویت واقعی خود را پنهان کنند و به فرد دیگری تبدیل شوند. پذیرش به این معنی نیست که با تمام رفتارهای طرف مقابلتان موافق باشید، بلکه به این معنی است که او را به عنوان یک فرد ارزشمند و منحصر به فرد قبول دارید. با پذیرش طرف مقابلتان، میتوانید به او کمک کنید تا احساس امنیت و آرامش کند و رابطه سالمتری داشته باشید.
14. گوش ندادن به شهود
شهود، حس درونی است که به ما اطلاعات میدهد بدون اینکه بدانیم چگونه آن اطلاعات را به دست آوردهایم. گوش ندادن به شهود میتواند منجر به انتخابهای نادرست و قرار گرفتن در موقعیتهایی شود که احساس عدم درک میکنیم. گاهی اوقات شهود ما به ما هشدار میدهد که چیزی درست نیست. مثلا اگر احساس میکنید که طرف مقابلتان صداقت ندارد، حتی اگر هیچ مدرکی برای اثبات آن نداشته باشید، ممکن است بهتر باشد به شهود خود اعتماد کنید و بیشتر مراقب باشید.
15. مقایسه با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران میتواند منجر به احساس نارضایتی و عدم درک شود. هر رابطهای منحصر به فرد است و هیچ دو رابطهای شبیه به هم نیستند. مقایسه خود با دیگران میتواند باعث شود که احساس کنید رابطهتان به اندازه کافی خوب نیست. به جای مقایسه خود با دیگران، بر نقاط قوت و ضعف رابطه خود تمرکز کنید و تلاش کنید تا آن را بهبود بخشید.
16. تلاش برای کنترل
تلاش برای کنترل طرف مقابل میتواند منجر به ایجاد احساس خفگی، ناتوانی و عدم درک شود. کنترل کردن به این معنی است که سعی کنید رفتار، افکار و احساسات طرف مقابلتان را کنترل کنید. کنترل کردن معمولاً ناشی از ترس، ناامنی و عدم اعتماد است. رابطه سالم، رابطهای است که در آن هر دو طرف احساس آزادی و اختیار میکنند. به جای تلاش برای کنترل طرف مقابلتان، به او اعتماد کنید و به او اجازه دهید که خودش باشد.
17. عدم بخشش
عدم بخشش میتواند منجر به خشم، رنجش و احساس عدم درک شود. وقتی کسی را نمیبخشید، در واقع خودتان را زندانی خشم و ناراحتی میکنید. بخشش به این معنی نیست که اشتباه طرف مقابلتان را تایید کنید، بلکه به این معنی است که از رها کردن خشم و رنجش و حرکت به جلو انتخاب میکنید. بخشش فرآیندی است که نیازمند زمان و تلاش است. به خودتان اجازه دهید تا احساسات خود را تجربه کنید و با آنها کنار بیایید.
18. پنهان کردن احساسات
پنهان کردن احساسات میتواند منجر به ایجاد فاصله عاطفی و احساس عدم درک شود. وقتی احساسات خود را پنهان میکنید، به طرف مقابلتان اجازه نمیدهید تا شما را به طور کامل بشناسد. پنهان کردن احساسات معمولاً ناشی از ترس از آسیب پذیری، قضاوت شدن یا طرد شدن است. برای ایجاد یک رابطه صمیمی و معنادار، باید به طرف مقابلتان اجازه دهید تا شما را همانطور که هستید ببیند، با تمام احساسات و نقاط ضعفتان. به طور با صداقت و باز در مورد احساسات خود صحبت کنید و به طرف مقابلتان اجازه دهید تا شما را درک کند.
19. تکرار الگوهای قدیمی
تکرار الگوهای قدیمی رفتاری در روابط میتواند منجر به تکرار مشکلات و احساس عدم درک شود. اگر در روابط قبلی خود مشکلاتی را تجربه کردهاید، ممکن است ناخودآگاه همان الگوها را در روابط جدید خود تکرار کنید. برای شکستن الگوهای قدیمی، باید آنها را شناسایی کنید و آگاهانه رفتارهای جدیدی را انتخاب کنید.






